فرضیه و آماده سازی

برای این تمرین نیاز داریم که محصولی را انتخاب کنیم، در موردش تحقیق کرده و نگاهی به عکس های مشابه بیاندازیم.

قدم اول

قدم اول من این بود که تصمیم بگیرم از چه چیزی عکس بگیرم. به خاطر آوردم که یکی از دوستانم برای یک فروشگاه اینترنتی کفش کار می کرده، احساس می کردم فهم خوبی از کارش دارد، چرا که توانسته بود رضایت مرا جلب کند تا از آن خرید کنم.

به تازگی یک کفش از این سایت خریده بودم و هنوز هم از جعبه در نیاورده بودم، که به نظر یک انتخاب واضح برای عکاسی بود. قصد داشتم طوری عکس بگیرم که به روز و شیک باشد تا کارم نمای خوبی برای مشتریان داشته باشد.

قدم دوم

وقتی نتیجه گرفتم از این کفشها عکس بگیرم، تصمیم گرفتم به سایت خود محصول بروم و توضیحات و عکسهای خود شرکت سازنده را ببینم. اگر چه قبلاً با دیدن این عکسها و توضیحات متقاعد به خرید آن شده بودم.

چند عکس استودیویی از محصول پیدا کردم، که البته در هیچکدام جزئیات کفش مشخص نبود. اما قصد من گرفتن یک عکس دقیق و خاص بود، عکسی که بتواند خصوصیات، جزئیات، آرم روی محصول و زوایای مختلفی از کفش را نشان دهد. طبق بررسی هایی که انجام داده بودم متوجه شدم که خریدار دوست دارد عکسهای زیادی از محصولی که می خواهد بخرد را ببیند تا بتواند بهتر تصمیم بگیرد.

محل قرار دادن وسایل نورپردازی

همانطور که اشاره کردم، این یک امتحان عکاسی برای من است، و قسمت چالشی آن برای من این است که توانایی نورپردازی خودم را در این فضای بسته امتحان کنم، و ببینم آیا می توانم به عکسی حرفه ای برسم، جایی که برای عکاسی انتخاب کردم میز آشپزخانه بود.

قدم اول

یک کار ساده، میز نهار خوری ای که داشتم را به دیوار چسباندم. طرح چوب و اختلاف رنگی آن با رنگ دیوار عمق و جذابیت بالایی به وجود آورده بود. خیلی شیک و ساده.


قدم دوم

نور طبیعی زیادی به آشپزخانه من نمی تابد، یک پنجره بسیار کوچک در انتهای آشپزخانه و یک پنجره بزرگ در سمت راست وجود دارد، که البته ساختمان کناری هم جلوی تابش نور را گرفته بود. اگرچه، نور طبیعی که به صورت مستقیم از پنجره وارد می شد می توانست نور پایه مناسبی باشد.

نورهای مصنوعی نصب شده بر سقف خانه هم میتواند کمک خوبی برای نور عکس باشد، اما استفاده از آنها مشکلاتی در پی دارد، سایه های بلندی که روی میز می اندازد و تفاوت رنگی بین چراغ های هالوژنی و قدیمی خیلی در تنظیم تعادل رنگ سفید (white balance) دوربین مشکل ساز می شود، که به دلیل این مشکلات نمی توانستم از آنها استفاده کنم.


قدم سوم

نورهای موجود آنقدر به سوژه نزدیک نبود تا بتوان با آنها عکسی حرفه ای گرفت، با در اختیار نداشتن وسایل نورپردازی حرفه ای به فلاش قابل اعتمادی که بر روی دوربینم داشتم رو آوردم. بعد از چند بار آزمایش به این نتیجه رسیدم که از نورهای بازتابی از روی میز هم می توانم برای روشن کردن کفش استفاده کنم.

نورپردازی با فلاش به صورت مستقیم به سمت کفش راه مناسبی نیست، چرا که سایه ایجاد می کند. همچنین از سمت چپ هم نمی توان استفاده کرد چرا که دیوار سفید موجود هم باعث بازتاب نور زیاد می شود و باز هم سایه ایجاد می کند. پس بهترین راه برای نورپردازی فلاش زدن به سمت بالا و راست بود، که نوری متوازن و یکنواخت ایجاد می کرد.

همچنین تصمیم گرفتم از یک رفلکتور طلایی در سمت چپ کفش استفاده کنم تا هم بتوانم از نور طبیعی که از پنجره وارد می شد استفاده کنم و هم جزئیات کفش را روشن تر کنم، رنگ طلایی رفلکتور نور گرم و ملایمی به چرم مخمل قهوه ای رنگ می داد که جلوه بسیار زیبایی دارد.


تنظیمات دوربین

برای این عکس اولویت عکس را با دیافراگم f/6.3 تنظیم کردم، می خواهم از جلو تا عقب کفش واضح باشد و جزئیات کفش دیده شود و در عین حال در صورت امکان پس زمینه محوی داشته باشم. با این تنظیم برای دیافراگم دوربین مقدار ۱/۱۶۰ را برای سرعت شاتر و ۴۰۰ را برای ایزو انتخاب کرد.

مقدار روشنایی فلاش را +۲ تنظیم کردم، و مثل همیشه عکس را با فرمت RAW گرفتم تا بتوانم تعادل رنگ سفید را بعداً به صورت دقیق تنظیم کنم.

عکس برداری

در ادامه به عکاسی و زاویه های موجود خواهیم پرداخت.

قدم اول

با توجه به اینکه تا به حال از کف عکس نگرفته بودم، قصد داشتم کفش را به صورت طبیعی و آنگونه که هست به بهترین شکل به مشتری نشان دهم، بدون اینکه زیاده روی کرده باشم. از چند زاویه مختلف عکس گرفتم و با دیدن عکسها به زاویه ای که به نظرم مناسب می آمد رسیدم.


زاویه بالایی که دفعه اول گرفتم به نظر خوب می آمد، اما نه آنطور که باید (کاملاً خوب(

اگر چه عکسی که با زاویه پایین گرفته شده و در بالا می بینید خیلی طبیعی تر است و دقیقاً همان عکسی است که از یک کفش انتظار دارم ببینم.

قدم دوم

وقتی که تنظیمات دوربین، نورپردازی و زاویه همه انتخاب شده بودند، آماده عکاسی شده بودم. ابتدا با یک لنگه از کفش شروع کردم و بعد سعی کردم به سراغ جزئیات کفش بروم، زاویه ها و نورهای مختلفی را آزمایش کردم تا به عکسی که می خواستم برسم.


شروع خوب و ساده ای بود، برای اینکه به عکس عمق بدهم و چشم بیننده را در عکس حرکت دهم، کفش را با زاویه و به صورت اریب روی میز قرار دادم به طوری که با اضلاع میز موازی نباشد.


بنا به دلایلی، به ندرت از سمت مخالف کفش دیده می شود، احتمالاً به این دلیل که زیاد در دید نیست، اما به نظر من مهم آمد تا از این قسمت هم عکس بگیرم چرا که جزئیات قابل توجهی مانند نقطه های آبی رنگ در انتهای کفش وجود دارد، که اگر از این زاویه عکس گرفته نشود ممکن است دیده نشوند.


برای این عکس مجبور بودم کفش را کمی بالا بیاورم تا به زاویه خوبی برسم که بتواند کل طول کفش را نشان دهد.


در ساخت این کفش وقت و توجه زیادی به کار رفته، منصفانه نیست اگر تمام جزئیات آن را نشان ندهم.


نه یک عکس خشک و خالی از کفش، بلکه می خواهم عکسی از جزئیات داشته باشم که مشتری فهمیده و به دنبال دیدن آنهاست.


تکرار میکنم، چیزی نیست که حتماً لازم باشد ببینید ولی از آنها عکس گرفته ام که همه جای محصول محسوس باشد.


نورپردازی برای نشان دادن کف کفش سخت تر از آن چیزی است که فکرش را می کنید. در تلاش اولم برای گرفتن این عکس سایه ای به وجود آمده بود که قسمت های مهم کفش را پوشانده بود. که بعد از چند عکس و تغییر دادن زاویه فلاش توانستم نور متعادلی در سطح نوشته های کفش پخش کنم.

مراحل ویرایش عکس

تمام عکسها در شرایط طبیعی و کنترل شده گرفته شده اند، ولی تغییرات کوچکی دادم تا در حد امکان عکسهای شیک و حرفه ای داشته باشم. با توجه به اینکه با فرمت RAW عکس هایم را گرفتم، با استفاده از تعادل رنگ سفید – WB مقداری رنگ ها را گرم کردم تا رنگهای کفش و میز کمی بیشتر جلوه کنند.

اطراف عکسها را کمی تیره کردم تا چشم بیننده را به طرف مرکز تصویر هدایت کنم، و همه عکسها را طوری کادر بندی کردم که کفش قسمت بیشتری از کادر را گرفته باشد و فضای مرده کمتری در کادر وجود داشته باشد.

عکس نهایی

با گذراندن تمام مراحل، به عکسی رسیدم که به نظرم نمای زیبایی از کفش را نشان می دهد، بیشترین جزئیات ممکن را در عکس آوردم.

همچنین عکسهایی اضافی از جزئیات کفش گرفتم که به خریدار امکان دیدن تمامی جزئیات کفش را می دهد، و تنها هزینه ای که برای من داشت میز آشپزخانه ام بود.


نتیجه

چیزی که میبینید اولین عکس من از محصولات با امکانات و محیطی محدود است، که با توجه به امکاناتی که داشتم از نتیجه بدست آمده خیلی راضی ام. عکاسی محصولات درآمد نسبتاً خوبی دارد و برای عکاسانی که به دنبال پر کردن وقت های اضافی شان هستند کار مناسبی است.

عکسهای شما توانایی این را دارند تا خریداران را برای خرید یک محصول تشویق کنند، صدها فروشگاه اینترنتی وجود دارند که برای محصولاتشان به عکسهای حرفه ای و استاندارد احتیاج دارند. ممکن است عکاسی محصولات شما را هیجان زده نکند، اگرچه چالشهای زیادی وجود دارند که شما باید برایشان راه حل پیدا کنید. و در کنار آن عکاسی از محصولات و جزئیاتشان دنیای بزرگی دارد، و غیر از کفش محصولات بسیاری برای عکاسی وجود دارند.